حالم خوبه..
نگـــــــران نباش " حــــال مـــن خـــــــوب اســت " بــزرگ شـــده ام ... دیگر آنقـــدر کــوچک نیستـم که در دلــــتنگی هـــایم گم شــــوم ...! آمـوختــه ام که این فـــاصــله ی کوتـــاه بین لبخند و اشک نامش " زندگیست " آمــوختــه ام که دیگــر دلم برای " نبــودنـت " تنگ نشــــود راســــــتی دروغ گـــــفتن را نیــــــــز خـــــــــوب یاد گـــرفتــه ام ...! " حــــال مـــن خـــــــوب اســت " خــــــوبِ خــــوب ...
دانلودش کلی طول کشید
ولی نصبش راحت است ..... برنامه فراموشی تو را می گویم ______________ روزی نویسنده ها “سیگار” می کشند
شاعرها “هجران”
نقاش ها “تابلو”
زندانی ها “تنهایی”
دزدها “سرک”
مریضها “درد”
بچه ها “قد”
و من برای کشیدن ، “نفسهای تو” را انتخاب می کنم …
خدایا...
بابت آن روز
که سرت داد کشیدم متاسفمـــــــــ...!
...
من عصبانی بودم برای انسانی که تو میگفتی ارزشــــَش را ندارد و مــــــــــن پا فشاری می کردم
رِسیــده اَم
بـِـه حِــس بَـــرگـــے کـــه مـــے دآنَــد بـــآد اَز هَـــر طَــرَفـــ کِــه بیــــآیَـــد سَـــراَنـجـــامَــش اُفتــآدَטּ اَستــــ
دلت را خوش نكــــــن
به این "دوستت دارم"ها !!
تمـــــامشان
تاریخ مصــــــرف دارند...
نبودن هـــــــــــــایی هستــ
که هیچ بودنی جبرانشــ ـان نمیکنــد !! کسانی که " هـــــــرگـــــــز " تکـــــــــــــرار نمی شوند ... حرفــ هایی هستــ که معنی شـــان را خیلـــــــــــــــی دیر می فهمیم ... خیـــلی !!
ایــن روزهــا دلــم اصـرار دارد فریاد بزند !
امـــــروز ، چـرکنـویس ِ یکی از نامـه های قـدیمـــی را
پـــیــدا کـــردم !
کــاغــذش هــــنـوز،
از آواز ِ آن همـه واژه بـی دریغ
سـنـگین بود !
از بـاران ِ آن همـه دریا !
از اشــتیاق ِ آن هــمه اشک
چقـدر ســــــــاده برایـت ترانه مــی خواندم !
چــقــدر لبهـای تو
در رعـایت ِ تبــسم بــی ریا بـودند !
چـقدر جـوانه رؤیا
در باغچه ی بیداریمــان ســبز می شد !
هــنوز هم ســرحال که باشم ،
کــسی را پیدا می کنم
و از آن روزهای بــی برگشــت برایــــش می گویم !
نمی دانی مرور دیدارهـــــای پشتِ ســـــــر چه کیفی دارد !
به خاطر آوردن ِ خوابهای هر دم ِ رؤیا ...
همیـــشه قدمهای تو را
تا حوالی همان شمشادهای سبز ِ سر ِ کوچه می شمردم ،
بعـــد بر مــی گشتم
و به یاد ترانه ی تــــازه ای می افتادم !
حالا، بــعضی از آن ترانه ها ،
دیگر همـــــسن و سال ِ با توبودنند !
مـــی بینی؟ عزیز!
برگِ تـــــــــانخورده ِ آن چرکنویس قدیمی ,
دوباره از شکســـــتن ِ شیشه ی بــــــــغض ِ من تر شد !
مـــی بــــینی ...
یــــــادت همیشه با مـــن استتـــــا بــــی نهایت ....
ارزش یک احساس به شدت آن نیست به مدت آن است ...
من تو را به مدت بودنم دوست دارم ...
ای عزیز دل ... دوستت دارم ... نه فقط به خاطر چراغانی چشمانت
به خاطر تمام آنچه بر من ارزانی داشتی ...
دوستت دارم ، و همیشه خواهم داشت ...
قشنگی دوست داشتن را ، سرمشق دلها مي كنم .
تا تو هستي دلم براي كسي تنگ نمي شود .
عزيزم تا هستي با ياد تو زندگي برايم خوشبختي بزرگ است .
مرا هميشه و همه جا در كنار خود احساس كن . كه من هميشه كنار توام . دوستت دارم و دلم به اندازه بغض آسمان ابری پاییز برایت تنگ شده است .
فراق یعنی دوری ، دوری یعنی دلتنگی، دلتنگی یعنی تو و تو یعنی تمام دنیا ...
عزیز مهربانم کاش من هم مثل تو بودم .
تو که آینه ات زلالی و صداقت را از چشمه ها به ارث برده ،
نگاهت به آسمان پیوند خورده و مهربانیت دریا را به تحسین وا می دارد
و استقامتت کوه را ...
کاش میتوانستم لا اقل کمی مثل تو باشم
تو که اندوه دیگران نمی گذارد به دردهای خودت فکر کنی ،
تو که از دل شکستگی دیگران دل آزرده می شوی و از غم رفیق اندوهگین
و نارفیقی ها را به دل نمی گیری و در محبت به دیگران غریبه و آشنا برایت فرقی ندارد .
خوشا به حال تو که بهترینی ...
محبوبم برایت غبار را از آینه ها پاک می کنم و آفتاب را به مهمانی پنجره ها میخوانم
و جاده ها را به زیباترین گلهای بهاری فرش میکنم .
باران را به سبزه ها مژده میدهم .
بلبلان را به نغمه خوانی بر شاخه های شاخسار محبت دعوت میکنم
و از ابرها برایت سایبان میسازم
برای تویی که در عشق برایم جاودان خواهی ماند ...
دلم برای کسی تنگ است که دل تنگ است…
دلم برای کسی تنگ است که طلوع عشق را به قلب من هدیه می دهد …
دلم برای کسی تنگ است که با زیبایی کلا مش مرا در عشقش غرق می کند…
دلم برای کسی تنگ است که تنم آغوشش را می طلبد …
دلم برای کسی تنگ است که دستانم دستان پر مهرش را می طلبد…
دلم برای کسی تنگ است که سرم شانه هایش را آرزو دارد…
دلم برای کسی تنگ است که گوشهایم شنیدن صدایش را حسرت می کشد …
دلم برای کسی تنگ است که چشمانم ، چشمانش را می طلبد …
دلم برای کسی تنگ است که مشامم به دنبال عطر تن اوست…
دلم برای کسی تنگ است که اشکهایم را دیده…
دلم برای کسی تنگ است که تنهاییم را چشیده…
دلم برای کسی تنگ است که سرنوشتش همانند من است
دلم برای کسی تنگ است که نیز نمی دانم او کیست دلم برای کسی تنگ است که نیز می دانم روزی می اید
عــــــشق
همین خنده های ساده توست
وقتی با تمام غصه هایت می خندی تا از تمام غصه هایم رها شوم. سنگــــــدل ترین آدم روے زمین هم که باشے
آن شب باران می بارید… باران که می بارد به تو مشتاق تر می شوم… و از همین شوق بی چتر آمدم… ولی آمدم… و تو نمی دانی که جه بارانی بود، چون نیامدی… و باران می بارید… آن شب تب کردم و تو هیچ نکردی…و باران می بارید… و بالاخره دیشب مردم و حتی تو تب هم نکردی…
![]()
![]() دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:تصاوبر جالب, :: 2:33 :: نويسنده : امید توانا
دیوار یکی از مهد کودک در اروپا که بر روی آن یکی از شعرهای حافظ درج شده است دیوار یکی از مهد کودک ها در تهران
![]() دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:تصاویر جالب, :: 2:31 :: نويسنده : امید توانا
این مدلیش رو دیگه ندیده بودیم!!!!! لازم به ذکر هست این خانم مجرد هست و ثروت زیادی هم داره !!
دستگاه کارت خوان هم برای واریز پول موجود میباشد . گداهای محترم یاد بگیرن با سیستم های روز خودشان را به روز کنند !
این مورد چند بار واسه خودم اتفاق افتاده !!
این هنرمند ایرانی خیلی تابلو بازدید کنندگان را دست انداخته !!! این مردچگونه حسین رضازاده رابلندکرد!
![]() دو شنبه 30 مرداد 1391برچسب:, :: 1:28 :: نويسنده : امید توانا
عشق ممنوع درباره وبلاگ آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
![]() نويسندگان
|
|||||||||||||||||||||
![]() |