پنج شنبه 10 مرداد 1392برچسب:, :: 14:10 :: نويسنده : امید توانا
امروز قشنگترین صبحانه ی زندگیم و خوردم !
شیر، نان تازه ، پنیر ، خامه عسلی و چای داغ ! شیرینی عسل چشمهایت ، گرمی دست های که بالا پوش روی شانه های خسته ام می اندازد، و صدایی که لبخند را به لب های خاموش ام می بخشد . از ذوق این عشق دلم به وجد می آید و تو مرا چه دلگرم میکنی به لحظه ها . . . نظرات شما عزیزان:
عشق ممنوع درباره وبلاگ آخرین مطالب آرشيو وبلاگ پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
|||||
|